سیاحت در سرزمین دسیسههای حقوقی
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۸۷۸۷۷
او از جمله نویسندگانی بود که کار و زندگی خصوصیدر آفرینش آثار ادبیاش تاثیر بسزایی داشت. او نه تنها از دوران کودکی و دادگاه در شکل بخشیدن به شخصیتهایش کمک گرفت که فرزندانش نیز منبع الهام وی بودند و شخصیتها، خصلتها و تجربیات آنها بر نوشتههای او تاثیر گذاشتند. برای نمونه دخترش کتی الهامبخش شخصیت نل کوچولو در عتیقهفروشی قدیمی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اعتماد، او در اغلب آثارش از اثرات غیرانسانی صنعتی شدن و وسواس سودگرایی انتقاد میکرد و آثار او مناظر شهری شلوغ، شرایط کارخانه و نابودی روابط انسانی را به تصویر میکشید. حتی توصیفهای روشن او از خیابانها و زاغههای لندن، خوانندگان را وادار میکرد تا با جنبههای تاریکتر شهر روبهرو شوند. آثاری که او درباره کار کودکان و خانههای کار تحریر کرده بود، دروازههای اصلاحات اجتماعی را به روی جامعه و مردم باز کرد.
توانایی دیکنز در برانگیختن همدلی و شفقت از ویژگیهای بارز نوشتههای او بود. خوانندگان آثار دیکنز احساس میکردند عمیقا با شخصیتهای او مرتبط هستند. در عین حال رمانهای او توانایی این را داشت تا خوانندگان تمام طبقات جامعه را درگیر خود کند. او با به تصویر کشیدن مسائل اجتماعی، آنها را تشویق کرد تا هنجارها را زیر سوال ببرند و به دنبال روشهای بهتری برای زندگی باشند.
او از اهدافی مانند اصلاحات آموزشی، بهبود بهداشت و حقوق کارگران دفاع میکرد. آثار چندین قسمتی او که در مجلات منتشر میشدند و به خاطر ارزانی در دسترس همگان بودند، اذهان مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد. دیکنز با تصویرسازی بیمثالش توانست بیعدالتیهای اجتماع را به تصویر درآورد. در عین حال جامعه ویکتوریایی واکنشهایی چندوجهی نسبت به آثار ادبی او داشت و تمام خوانندگان دیکنز او را تحسین نمیکردند و منتقدان سرسختی آثارش را نقد میکردند که برخی از آنها شخصیتهای رمانهایش را اغراقآمیز، طرحهای او را ملودراماتیک و احساساتش را بیش از حد میدانستند. حتی استفاده او از طنز نیز با وجودی که تقدیر میشد، مورد انتقاد آن عدهای بود که ادبیات جدیتری را ترجیح میدادند.
دیکنز یکی از مدافعان سرسخت اصلاحات اجتماعی بود، نوشتههای او بر افکار عمومی تاثیر گذاشتند و به تغییر قوانین کمک شایانی کردند. خلق این زمینههای داستانی مدیون شناخت او بر مسائل حقوقی انگلستان بود. او به گزارشهای سریع و دقیق دادگاههایش معروف بود و در اوایل دهه بیست سالگی بهترین گزارشگر پارلمانی انگلستان شناخته شد. دیکنز در ابتدا شروع به نوشتن مقالات خود کرد که این مقالات در نهایت منجر به خلق رمانهای بیبدیلش شد. آثار او اطلاعاتی درباره نظام حقوقی انگلستان و روند قانونی دادگاه را در اختیار همگان قرار داد.
دیکنز به عنوان یک خبرنگار دادگاه نقش مهمی در مستندسازی مراحل قانونی داشت و در جلسات دادگاه و محاکمهها حضور مییافت. او در کنار قاضی، وکلا و شاهدان در دادگاه کار میکرد و وظیفه اصلیاش ضبط کلمه به کلمه تمام گفتههایی بود که در جلسات بیان میشد. دیکنز با دقت کلمات هر فرد را رونویسی و شهادتها را ضبط میکرد. او پس از ثبت پرونده اقدام به ویرایش و جمعآوری اطلاعات و یادداشتهای خود را به رونوشت رسمی دادگاه تبدیل میکرد. این رونوشتها حکم سوابق رسمی، مستندسازی پروندهها و وقایع قانونی را داشتند.
دیکنز برای این کار مهارت خاصی در گوش سپردن و توجه به جزییات داشت و دقت او در این کار امری حیاتی بود، زیرا این رونوشتها میتوانست بر تصمیمات قانونی و دادگاههای تجدیدنظر تاثیرگذار باشد. او برای برخی مطبوعات کار میکرد و گزارشهای مفصلی از محاکمات و مراحل قانونی آن ارایه میداد. او ناظر خاموشی بود که استدلال و عدالت را در سیستم حقوقی دوره ویکتوریا ضبط میکرد. کار دقیق او گذشته را حفظ و شناختی ژرف از تاریخ حقوقی انگلستان را ارایه کرد. پس از مدتی او از این کار فاصله گرفت و سردبیر مجله ادبی بنتلیز میسِلِنیز شد و با خلق رمانهایش چهره کریه پیچیدگیها و کاستیهای دادگاه انگلستان را بر همگان آشکار ساخت.
این رماننویس برجسته ویکتوریایی، به شیوهای استادانه، در چندین اثر جاودانه خود مضامین حقوقی و پروندههای دادگاهها را در قالب رمانهایش ریخت و با مهارتی بینظیر دادگاه، وکلا و پروندههای حقوقی را ترسیم کرد و با پرداختن به موضوعاتی از قبیل ارث، مشروعیت، مالکیت قانونی و نقض حق چاپ به جذابیت و ماندگاری آثارش کمک کرد. بهطور کلی او از طریق پروندههای قضایی، موضوعاتی همچون عدالت، قربانی شدن و نقصهای اجتماعی را بررسی کرد.
علاقه دیکنز به پروندههای دادگاه علاقهای چند وجهی و ترکیبی بود از تفسیرهای اجتماعی، تجربیات شخصی و میل به روشن کردن شرایط انسانی. شناخت دقیق دیکنز از دادگاههای کیفری انگلستان و ولز و چهار انجمن حقوقی شهر لندن و اطلاعاتی که دوستان وکیلش در اختیار او قرار میدادند، بر روایتهای او تاثیر بسزایی گذاشت. این عوامل در کنار تجربیات او باعث شدند که او بتواند مضامین حقوقی را در قالب رمان به مردم آن روزگار معرفی کند.
اختلافات حقوقی به دیکنز اجازه داد تا در شخصیت پیچیدهاش پویایی ایجاد کند. از این رو رمانهایش به عنوان بسترهای ادبی عمل کردند و شخصیتهای آنها غالبا درگیر مسائل قانونی و معضلات اخلاقی بودند و خوانندگان را ترغیب به دانستن تاثیر قانون و اخلاق در زندگی میکردند. او در کتاب یادداشتهای پیکویک خود، فصل بیستم، جزییات اداره دفاتر وکلا را به دقت به تصویر کشید. این دفاتر حقوقی به خوبی دسیسههای قانونی را در نزد خوانندگان روشن ساختند. ذرهبین طنز او یاوهگوییها، ناکارآمدیها و پیچیدگیهای پروندههای حقوقی را آشکار ساخت. او با به سخره گرفتن دادگاههای کیفری انگلستان ناکارآمدی و رنجشی که این دادگاه برای طرفین دعوا ایجاد میکرد را برجسته کرد و نشان داد که این موسسات که در رمانهایش صرفا یک نام هستند،
نماد پیچیدگی عدالت، اخلاق و طبیعت انسانی به شمار میروند. دیکنز از پروندههای دادگاه به عنوان وسیلهای برای نقد سیستم حقوقی و نقصهای اجتماعی استفاده کرد. این نبرد حقوقی به ظاهر پایانناپذیر در دادگاه عالی انگلیس، نمادی از بیهودگی روند قانونی بود. انگیزهها، اسرار و آسیبپذیریهای شخصیتها اغلب در جریان دادرسی ظاهر میشدند. برای مثال پرونده دادگاهی جان دایس و جان دایس در رمان خانه قانون زده یکی از پروندههای قضایی است که به خوبی سیستم قضایی دادگاههای انگلستان عصر ویکتوریا را به نمایش میگذارد.
داستان این رمان به ناعدالتیهای دستگاه قانونی انگلستان و روابط نادرست آن اشاره دارد. طبق این رمان رسیدگی به این پرونده قضایی چهار دهه به طول انجامید. این پرونده پروندهای بدنام بود که در آن، ارث و میراث باقیمانده به تدریج توسط مخارج بالای حقوقی در حال بلعیده شدن بود. دیکنز مخاطبان را با گذشته این پرونده آشنا کرده و در همین حین، برخی از عجیبترین و به یاد ماندنیترین شخصیتهای خود را به آنها معرفی میکند؛ کاراکترهایی همچون خانم ددلاک که رازی شوکهکننده درباره فرزندی نامشروع و عشقی از دست رفته در سینه دارد؛ آقای باکت که یکی از اولین کارآگاههایی است که در داستانهای انگلیسی حضور مییابد و آقای تالکینگ هور که بُعد تیره متخصصان حقوقی را آشکار میکند. بیش از یک قرن پس از انتشار رمان خانه قانون زده پرونده جان دایس و جان دایس به عنوان نمونهای از بیهودگی و طولانی بودن پروندههای دادگاههای مدنی استفاده میشد.
در رمان آرزوهای بزرگ نیز هویت پیپ به مسائل حقوقی بستگی دارد و در رمان دوست مشترک ما دادگاههای حقوقی به پیچیدگیهای وراثت و تاثیر ثروت بر زندگی شخصیتها میپردازد. رمان دیوید کاپرفیلد و صحنه محاکمه آقای میکاوبر از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا در این اثر دادگاه به صحنهای برای برخوردهای عاطفی تبدیل میشود و حقایق پنهان را آشکار میسازد. در رمان داستان دو شهر نیز محاکمه چارلز دارنای در کشاکش عدالت و انتقام انقلاب فرانسه رخ میدهد. رمانهای دیکنز گنجینهای از آثار ادبی به شمار میروند.
این رمانها سرشار از شخصیتهای زنده، تفسیرهای اجتماعی و طرحهای پیچیده هستند. آثار دیکنز تاثیر عمیقی بر جامعه دوره ویکتوریا گذاشت و او به وسیله شخصیتهایی مانند اسکروچ در سرود کریسمس بر اهمیت شفقت، سخاوت و رستگاری تاکید کرد. تبدیل اسکروچ از یک مرد خسیس به یک انسان خیرخواه باعث همدلی و مهربانی شد و شخصیتهای رمانهای دیکنز به بخشی از آگاهی جمعی تبدیل شدند. داستانهای کریسمس او سنتهای تعطیلات را احیا و بر حسن نیت، خانواده و جامعه تاکید کردند.
عباراتی مانند «لطفا، آقا، من کمی بیشتر میخواهم» از رمان الیور توئیست وارد زبان روزمره شد. پروندههای دادگاه در آثار دیکنز در مقام نمادهای قدرتمند عمل کردند و نماینده مسائل اجتماعی گستردهتر، فساد و مبارزه برای عدالت شدند و بیش از یک ابزار داستانی عمل کردند و منعکسکننده مسائل اجتماعی بودند. آثار دیکنز آینهای بود که چالشها و آرزوهای انگلستان ویکتوریایی را منعکس میکرد و باعث به وجود آمدن جرقههای گفتگوها و اصلاحات شدند و تاثیری خدشهناپذیر بر ادبیات و جامعه گذاشتند.
با گذشت زمان، تاثیر دیکنز بر ادبیات حقوقی آشکار شد. آثار او الهامبخش رماننویسان حقوقی و نمایشنامهنویسان بعدی شد. نویسندگانی مانند جان مورتیمر و جان گریشام از اطلاعات دیکنز در زمینه موضوعات حقوقی استفاده کردند و راه او را ادامه دادند. موضوعات، شخصیتها و روشهای داستانسرایی دیکنز همچنان الهامبخش نویسندگان و فیلمسازان است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل پرونده های دادگاه آثار دیکنز پرونده ها دادگاه ها رمان هایش شخصیت ها رمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۸۷۸۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرونده «آمیا»/ صحنهگردانان اتهامزنی علیه ایران چه کسانی هستند؟
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: علیرغم آنکه جمهوری اسلامی ایران بارها انفجار «مرکز همیاری یهودیان» (آمیا) در بوئنوس آیرس را محکوم کردهاست اما عالیترین دادگاه کیفری آرژانتین روز پنجشنبه ۱۱ آوریل (۲۳ فروردین) بار دیگر ادعاهای واهی خود درباره نقشآفرینی ایران در این حادثه تروریستی مذکور را تکرار کرد.
در این حکم، دادگاه تجدیدنظر آرژانتین مدعی شدهاست که ایران و حزبالله لبنان، این حمله را با یک ون مملو از مواد منفجره که باعث کشته شدن ۸۵ نفر و زخمی شدن ۳۰۰ نفر دیگر از شهروندان یهودیتبار آرژانتین شد، انجام دادهاند.
این دادگاه مدعی شده که حمله مذکور در ۱۸ ژوئیه ۱۹۹۴ (۲۷ تیرماه ۱۳۷۳) به تلافی عقبنشینی آرژانتین از توافق همکاری هستهای با ایران صورت گرفتهاست.
رسوایی توطئهگران در روند قضائی با اتهامزنیهای بدون مدرک
بلافاصله پس از وقوع انفجار و کشته شدن دهها تن و ویران شدن ساختمان مرکزی «آمیا»، مقامهای آرژانتینی، ایران را مسؤول طراحی این حمله به مرکز یهودیان در آرژانتین و حزبالله لبنان را عامل اجراکننده آن معرفی کردند.
این موضعگیری، به صورتی شتابزده و با فاصله اندکی از زمان انفجار اعلام شد و سردمداران آرژانتین و صاحبان صهیونیستی مؤسسهی آمیا که گویی برای اثبات این ادعا خود را بینیاز از ارائه دلیل و مدرک میدیدند، پروندهای را به منظور بررسی اتهامی که متهمان آن از قبل معرفی شدهبود، گشودند.
در ابتدای امر، مسؤولیت این پرونده به «خوان خوزه گالئانو» قاضی فدرال آرژانتینی سپرده شد و او پس از تحقیقها، بازجوییها و پیگیریهای مفصل، فرضیهای را مطرح کرد مبنی بر اینکه بمبگذاری آمیا توسط حزبالله لبنان و با هدایت و حمایت ایران طراحی و اجرا شدهاست.
این قاضی آرژانتینی بدون اینکه سند و مدرکی دال بر اثبات ادعای خود در دست داشته باشد و حتی بدون آنکه نشانهای از عاملی که ادعا میشد به صورت انتحاری و از درون یک خودروی رنوی ون انفجار را ایجاد کردهاست ارائه دهد، این اتهام را متوجه جمهوری اسلامی ایران کرد.
این اتهام تنها با یک فرضیه مبنی بر انتقام ایران از دولت وقت آرژانتین جهت لغو قراردادهای تأمین مواد و فناوری هستهای مربوط به دوران حکومت «رائول آلفونسین» و خودداری از ارسال محمولههای خریداریشده به ایران مطرح شد.
اولین مجموعه اسناد درباره صحت این ادعا، ۹ سال پس از وقوع آن و در سال ۲۰۰۳ توسط سرویس اطلاعاتی آرژانتین (SIDE) به دستگاه قضائی آن کشور ارسال شد؛ گزارشی که اسناد آن کاملاً در راستای ادعاهای پیشین مقامهای سیاسی و قضائی آرژانتین تنظیم شدهبود.
این گزارش دارای مستندها و دلیلهای ساختگی و اطلاعات غیرحقیقی بسیاری بود و گالئانو با استناد به آن در پنجم مارس ۲۰۰۳)، طی حکم اول خود، قرار بازداشت چهار نفر از کارگزاران و دیپلماتهای سابق جمهوری اسلامی ایران را صادر کرد؛ حکمی که در مرحلهی بعد با صدور احکام بینالمللی برای هشت دیپلمات ایرانی، ابعاد جهانی پیدا کرد.
بر همین اساس حتی «هادی سلیمانپور» سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در آرژانتین نیز در بیستویکم آگوست سال ۲۰۰۳ در شهر دورهام انگلیس با دستور بینالمللی گالئانو دستگیر شد، هرچند وی پس از مدتی با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. نهایتاً یک سال بعد وزیر کشور انگلیس با اعلام اینکه شواهد کافی برای اثبات اتهامهای مطروحه از سوی قاضی آرژانتینی ارائه نشدهاست، دستور منع تعقیب سلیمانپور را صادر کرد. روز بعد، دادگاه انگلیس در جلسه ۱۵ دقیقهای، حکم نهایی را مبنی بر بیگناهی و تبرئه سلیمانپور صادر و پرونده را رسماً مختومه اعلام کرد.
مقامهای رسمی کشورمان از همان ابتدای گشوده شدن پرونده و متوجه ساختگی بودن اتهامها و صدور احکامی علیه جمهوری اسلامی، هر گونه ادعای دست داشتن کشورمان در این انفجار را رد میکردند و آن را تلاشی مذبوحانه به منظور فشار جهانی علیه کشورمان برمیشمردند. با توجه به صدور حکم بینالمللی دستگیری ۱۲ تبعه ایران توسط قاضی گالئانو و معتبر شناخته شدن آن، دولت جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۰۴ با ارسال لایحههای حقوقی و با بیان دلیلهای محکم به پلیس بینالملل، خواهان لغو قرارهای بازداشت بینالمللی اتباع ایران از سوی آن سازمان شد.
اینترپل با مطالعه سندها و گزارشهای ارسالی از طرف ایران، به تعلیق قرارهای بازداشت مبادرت کرد؛ اقدامی که با اعتراض آرژانتین مواجه شد و مجمع عمومی سالانه اینترپل، یک سال بعد نیز پس از بررسی تقاضای جمهوری اسلامی ایران، سرانجام به لغو قرارهای بازداشت ۱۲ ایرانی رأی داد.
رئیس این سازمان در پایان جلسه با اعلام اینکه «قاضی آرژانتینی که حکم بازداشت این ۱۲ نفر را صادر کرده، در رسیدگی به پرونده آمیا مرتکب خلاف شده و به یکی از شهود دادگاه رشوه دادهاست، عملاً بر کلیه اتهامها و شایعهها درباره دست داشتن برخی از اتباع ایران در انفجار آمیا خط بطلان کشید.»
پس از آشکار شدن این افتضاح قضائی آرژانتین، شورای عالی قضائی این کشور پس از چند سال پافشاری بر مواضع ادعایی قاضی پرونده، نهایتاً در تاریخ سوم آگوست ۲۰۰۵ حکم به عزل قاضی گالئانو از منصب قضاوت داد.
گروهک منافق و رژیم صهیونیستی، پشت صحنه اتهامزنی به ایران
چند سال پیش، «گرت پورتر» روزنامهنگار و محقق آمریکایی در مطلبی نوشت که تمامی ادعاهای مطرحشده علیه ایران و حزبالله در این پرونده به تحریک گروهک تروریستی منافقین صورت گرفتهاست.
او در آن یادداشت نوشته بود متن کامل قرار بازداشتی که «آلبرتو نیسمان» دادستان پرونده آمیا در سال ۲۰۰۶ علیه مقامهای ایرانی صادر کرد، فاش میکند که کل این ادعانامه براساس اتهامهای گروهک منافقین تنظیم شدهاست.
پورتر در گزارش خود آورد: این قرار بازداشت ۹۰۰ صفحهای که به تازگی برای نخستین بار به زبان انگلیسی در دسترس قرار گرفتهاست، تنها براساس اظهارنظرهای چهار تن از اعضای شاخه سیاسی گروهک تروریستی منافقین موسوم به «شورای ملی مقاومت ایران» به نامهای «رضا ذاکری»، «هادی روشن روانی»، «علی رضا احمدی»، «رضا اسحاقی» و نیز دو تن از وابستگان به این شورا که به عنوان جداشدگان معرفی شدند، صادر شدهاست.
این گزارش حاکی است که نیسمان دادستان آرژانتین در حکم خود ۶۱ بار به شهادت این چهار تن ارجاع دادهاست. وی ۲۹ بار از «کوچک سرایی»، ۱۶ بار از روشن روانی و ۱۶ بار نیز از احمدی و اسحاقی نقل قول کردهاست.
پورتر در این گزارش میافزاید: «نیسمان از هیچ منبعی غیر از سازمان مجاهدین (گروهک تروریستی منافقین) درباره وقوع این حادثه نقل قول نکردهاست.»
حال این پرسش به ذهن میرسد که نقش رژیم صهیونیستی در این پرونده چیست و این رژیم همزمان با جنگ علیه غزه چه تأثیری بر برگزاری دادگاه تجدیدنظر و محکومیت ایران گذاشتهاست؟
طی سه دههای گذشته، رژیم صهیونیستی همواره بازنده بزرگ پروندهی آمیا لقب گرفت؛ پروندهای که به نحوی پیش رفت که هیچیک از هدفهای این رژیم را محقق نساخت. صهیونیستها حتی با اعمال فشار بر دادگاه آرژانتین نتوانستند محکومیتی علیه مقامها و اتباع ایرانی از دادگاه بگیرند.
اینک که بیش از سه دهه از حمله مرگبار در بوئنوس آیرس میگذرد، از نگاه ناظران دادگاه آرژانتین تحت تأثیر این رژیم که نسلکشی در غزه به راه انداخته و بیش از ۳۳ هزار بیگناه را به شهادت رساندهاست، تهران را در یک عملیات تروریستی دخیل میداند؛ موضوعی که ارتباط نزدیکی با حمایت ایران از محور مقاومت دارد.
رژیم صهیونیستی به خاطر ارتکاب بزرگترین جنایت تاریخ، برای نخستین بار در دیوان لاهه محکوم به نسلکشی شدهاست. افزون بر آن، حمله تجاوزکارانه این رژیم به تازگی علیه کنسولگری جمهوری اسلامی در سوریه که به شهادت شماری از مستشاران کشورمان منجر شد، تلآویو را در یک تنگنای راهبردی قرار دادهاست.
بنابراین در چنین فضایی، رژیم صهیونیستی با گشودن پرونده سه دهه پیش و متهمسازی ایران به انجام عملیات تروریستی در آرژانتین و کشتار یهودیان، قصد مظلومنمایی و وارونهنمایی حقیقت را دارد تا ضمن جلوگیری از حمله تلافیجویانه تهران، انزوا و فشاری را که اینک علیه رژیم برقرار است، متوجه جمهوری اسلامی ایران کند.
کد خبر 6076276